دیکشنری
مترجم
بپرس
نیکو مزاج
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
نیکومزاج. [ م ِ ] ( ص مرکب ) نیک مزاج. ( فرهنگ فارسی معین ). نیک محضر. خوش محضر. خوش مشرب.
فرهنگ فارسی
(صفت ) ۱ - آنکه دارای مزاج سالمی است . ۲ - خوش خوی خوش مشرب .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها