نیکو قامت

لغت نامه دهخدا

نیکوقامت. [ م َ ] ( ص مرکب ) باندام. متناسب اندام. خوش قد وبالا: وذلة؛ زن شادمان نیکوقامت. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

باندام . متناسب اندام . خوش قد و بالا : وذله زن شادمان نیکو قامت .

پیشنهاد کاربران

بپرس