نیک پندار

لغت نامه دهخدا

نیک پندار. [ پ ِ ]( ص مرکب ) خوش بین. نیک اعتقاد و نیک باور :
ندیدم چنین نیک پندار کس
که پنداشت عیب من این است و بس.
سعدی.

فرهنگ فارسی

خوش بین . نیک اعتقاد . نیک باور

پیشنهاد کاربران

نیک پندار به عقیده اینجانب باورداشتن به نیکی کردن دیگران به شما در گفتار و رفتار انها

بپرس