نیک فرجامی
/nikfarjAmi/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
عاقبت بخیری
خیرالمآل ؛ خوبی سرانجام. خوشی عاقبت :
شکر یزدان را که روزی کرد از این خدمت مرا
لذت خیرالمآل و راحت حسن المآب.
امیرمعزی.
شکر یزدان را که روزی کرد از این خدمت مرا
لذت خیرالمآل و راحت حسن المآب.
امیرمعزی.
عاقبت بخیر