نیک فرجام

/nikfarjAm/

مترادف نیک فرجام: خوش عاقبت، خوش فرجام، عاقبت بخیر

متضاد نیک فرجام: برعاقبت، بدفرجام

لغت نامه دهخدا

نیک فرجام. [ ف َ ] ( ص مرکب ) عاقبت به خیر. ( یادداشت مؤلف ). نیک سرانجام. ( آنندراج ). خوش عاقبت :
یکی را زشت خوئی داد دشنام
تحمل کرد و گفت ای نیک فرجام.
سعدی.
بخواند هوشمند نیک فرجام
نشاید کرد ضایع خیره ایام.
سعدی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه پایانش نیکو باشد : خوش عاقبت عاقبت بخیر .

فرهنگ عمید

کسی که عاقبت وی خوب باشد، خوش عاقبت.

پیشنهاد کاربران

بپرس