دیکشنری
مترجم
بپرس
نیک تن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
نیک تن. [ ت َ ] ( ص مرکب ) اسبی که پوست تن وی براق بود. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
اسبی که پوست تن وی براق بود
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها