نیک امد

لغت نامه دهخدا

( نیک آمد ) نیک آمد. [ م َ ] ( مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) اقبال. مساعدت بخت. مقابل ادبار. ( یادداشت مؤلف ) :
نیک آمد و بدآمد خلق خدای از اوست
نصرت به جز ورا به جهان کی بود روا.
سوزنی.

پیشنهاد کاربران

بپرس