نینیا. ( اِ ) به لغت سریانی ، نانخواه. تخمی که بر روی خمیر پاشند. اجواین. ( برهان قاطع ). زنیان. ( جهانگیری ) : پدرم بس که نینیاخور شد شکم او ز نینیا پر شد.
؟ ( ازجهانگیری ) ( از رشیدی ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) زنیان نانخواه : (( پدرم پس که نینیا خورشد شکم او زنینیا پر شد . ) )