نیمه تبسم

لغت نامه دهخدا

نیمه تبسم. [ م َ / م ِ ت َ ب َس ْ س ُ ] ( اِمرکب ) تبسم و لبخندی به غایت ظریف ، بی آنکه لبها از هم گشوده شود و بانگی برآید : من او را با خنده ای فراخ ندیدم الا نیمه تبسم. ( تاریخ بیهقی ص 51 ).

فرهنگ فارسی

تبسم و لبخندی بغایت ظریف بی آنکه لبها از هم گشوده شود و بانگی بر آید .

پیشنهاد کاربران

بپرس