نیم چاشت

لغت نامه دهخدا

نیم چاشت. ( اِ مرکب ) ناشتا. ( ناظم الاطباء ). || لهنه. ( تفلیسی ). ضحوه. ( بحر الجواهر )( منتهی الارب ). ضحو. ضحیه. ضحی. ( منتهی الارب ) ( یادداشت مؤلف ). مقابل ظهر که چاشت است. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ناشتا .

پیشنهاد کاربران

در گویش یزدی به وعده غذایی قبل از ناهار گویند
همچنین به زمان قبل از ظهر
در زبا ن یزدی یعنی قبل از ظهر

بپرس