نیم پز

/nimpaz/

معنی انگلیسی:
rare, rareness, underdone

لغت نامه دهخدا

نیم پز. [پ َ ] ( ن مف مرکب ) چیزی که نیک پخته نشده باشد. ( ناظم الاطباء ). نیم پزیده. نیم پخته. رجوع به نیم پخته شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) نیم پخته نیم پخت .

فرهنگ عمید

گوشت یا چیز دیگر که خوب پخته نشده باشد، نیم پخته.

فرهنگستان زبان و ادب

{parboiled} [علوم و فنّاوری غذا] ویژگی برخی مواد غذایی که عمل پخت ناقص برای تغییر برخی از خصوصیات بر روی آن انجام گیرد

واژه نامه بختیاریکا

تر بریز
تو بریزن

مترادف ها

medium (صفت)
متوسط، معتدل، نیم پز

پیشنهاد کاربران

بپرس