نیم هلال

لغت نامه دهخدا

نیم هلال. [ هَِ ] ( اِ مرکب ) نیمه دینار. نیم دینار. کنایه از لب محبوب. ( از آنندراج ) :
بینی هلال عید به هنگام شام من
دیدم به صبح نیم هلال سخنورش.
خاقانی.
آورد هزار عید پیدا
تا نیم هلال کرده گویا.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - نصف یک هلال . ۲ - لب معشوق .

پیشنهاد کاربران

بپرس