نیم نگاه
/nimnegAh/
لغت نامه دهخدا
- نیم نگاهی نکردن ( نیفکندن ) ؛ اندک اعتنائی نکردن و التفاتی ننمودن.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
نیم نظر. [ ن َ ظَ ] ( اِ مرکب ) اندک التفاتی . مختصر عنایتی : آنچه سلطان کند به نیم نظرنکند دولت این درست بدان . فرخی . صد ملک دل به نیم نظر می توان خریدخوبان در این معامله تقصیر می کنند. حافظ.