نیم رو نیمرو

فرهنگ فارسی

( نیم رو نیمرو ) (صفت ) دان. گوهر (مروارید و مانند آن ) که از یک ظرف آن مدور و طرف دیگرش پهن باشد . ۲ - نیم برشته . یا تخم مرغ نیم رو ( نیمرو ) . تخم مرغ سرخ شده در روغن بطرزی که سفیده و زرد. آن مخلوط شده باشد . یا نیم رو ( نیمرو ) خاکین . گذاشتن یک جانب چهعره بر زمین : (( بند. خاکین بخدمت نیم رو خاکین رسید سهم خسروان پس نهاد و سهم خسرو پیشوا . ) ) ( خاقانی . سج.۲۲ )

پیشنهاد کاربران

بپرس