نیم خم

لغت نامه دهخدا

نیم خم. [ خ ُ ] ( اِ مرکب ) گلدان. گلدان سفالین. اصیص ؛ تغار. ( یادداشت مؤلف ): الاصیص ؛ نیم خم که در او شاهسپرم کارند. ( السامی ) ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

گلدان . گلدان سفالین . اصیص . تغار .

پیشنهاد کاربران

بپرس