نیم بار

لغت نامه دهخدا

نیم بار. ( ق مرکب ) نیم دفعه. کنایه از لحظه ای کوتاه :
هر که به کوی تو نیم بار فروشد
جان به یکی دم هزار بار برآورد.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

نیم دفعه ٠ کنایه از لحظه ای کوتاه

واژه نامه بختیاریکا

تِی

پیشنهاد کاربران

بپرس