نیم انداز. [ اَ ] ( ص مرکب ) در شاهد زیر ظاهراً به معنی نیمه تمام و اندک و مختصر آمده است : یکی صید رهائی دشمنم آتش عنانی کو که در قید کمند آرد به سعی نیم اندازم.
طالب ( از بهارعجم و آنندراج ).
فرهنگ فارسی
یکی صید رهائی دشمنم آتش عنانی کو که در قید کمند آرد به سعی نیم اندازم طالب