نیم اشکنی

لغت نامه دهخدا

نیم اشکنی. [ اِ ک َ ] ( اِ مرکب )حلوائی است. نیم شکری. ( انجمن آرا ) ( برهان قاطع ) ( از جهانگیری ). نیم شکنی. نمشکری. ( آنندراج ) :
هر که فاسق باشد اکنون می خورد
و آنکه او زاهد بود نیم اشکنی.
کمال اسماعیل ( از انجمن آرا ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) نوعی حلوا ن یم شکری : (( آنکه فاسد باشد اکنون می خورد . و آنکه او زاهد بود نیم اشکنی . ) ) ( کمال اسماعیل . جها. فرنظا. )

پیشنهاد کاربران

بپرس