نیلاب کرده. [ ک َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) به رنگ نیلی درآورده. ( فرهنگ فارسی معین ). - چادر نیلاب کرده ؛ کنایه از آسمان. ( فرهنگ فارسی معین ) : نام مردی کی نشیند بر تو تا از روی طمع چون زنان در زیر این نیلاب کرده چادری.
خاقانی ( از فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) برنگ نیلی در آورده . یا چادر نیلاب کرده . آسمان : (( نام مردی کی نشیند بر تو تا از روی طمع چون زنان در زیر این سیلاب کرده چادری. ) ) ( سنائی .مصف. ۳۳۷ )