نیقودیموس

هدف نیکودَم از دیدار با مسیح این بوده که بداند چگونه یک پیر مرد و یا یک پیره زن میتواند دوباره از مادر متولد شود، آیا باید بسوی گذشته کوچک و کوچک تر گردد و وارد رحم مادر شود و سپس متولد گردد؟.
بجای ارائه یک جواب راست و درست به این پرسش معقول و منطقی، ایسا به او گفته : من به تو میگویم تا از آب و روح دوباره متولد نشوی هرگز نمی توانی وارد سرزمین پدر آسمانی شوی و پاسخ دیگر: به تو میگویم تا تو دوباره متولد نشوی، هرگز نمیتوانی سرزمین پدر آسمانی را ببینی.
نیکودَم اوست، شاید از شنیدن این پاسخ ها در پنهانی و در ته دل به خود گفته بوده باشد که این رابّی یا استاد و فرستاده شده از طرف یهوه ، سزاوار رفتن به سرِ دار با پای خود و یا به صلیب کشیده شدن توسط دیگران باشد!!🤔.
من از او می پرسم که یک آدمیزاده پس از مرگ چگونه میتواند دوباره از مادر متولد شود و این پسر پدر آسمانی قصد شیره مالیدن بر سر و تن و مسح دادن می باشد.
البته آن آموزگار خردمند فاریزی پس از دستگیری ایسا از اعضای شورای عالی درخواست میکند که بدون باز خواست او را محکوم ننمایند بلکه به سخنان وی گوش بدهند و در صورت بیگناهی او را آزاد نمایند.
مسیحیان امروز معتقدند که نیکودموس بطور پنهانی به ایسا باور پیدا کرده و شاگرد وی شده و در طی پایین آوردن ایسا از صلیب و در مراسم خاک سپاری وی به اندازه حدود ۳۰ ( ( شاید به تعداد ۳۰ سکه نقره یودا آشخاریوس ( او آش خوار است ) و به تعداد شب ها و روز های ماه های دوازده گانه ی سال در آن عصر و دوران و به یاد نام موسی از چپ به راست به شکل ۳۰ مو از دیدگاه والدین به معنای؛ دارای سی تا مو روی سر ) ) کیلو کافور برای کفن و دفن به بازماندگان و خاکسپاران اهداء نموده باشد.