نیشوق

لغت نامه دهخدا

نیشوق. [ ن َ ] ( اِ ) ادرک است و نزد بعضی قراصیا است. ( از تحفه حکیم مؤمن ). نیشو. نیسوق. نیشه. آلوی طبری. رجوع به نیسوق شود.

فرهنگ فارسی

ادرک است و نزد بعضی قراصیا است ٠ نیشو ٠ نیسوق ٠ نیشه ٠ آلوی طبری ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس