لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
(اسم ) خنده ای که از روی خشم و عصبانیت کنند : زهر خند : مقابل نوشخند
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
جدول کلمات
مترادف ها
تمسخر، استهزاء، خنده، پوزخند، نیشخند
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
نیشخند
نوشخند
تلخند
زهرخند
پوزخند
ریشخند
نوشخند
تلخند
زهرخند
پوزخند
ریشخند
زهرخنده
از روی عصبانیت گوشه لب کج کردن
از روی عصبانیت گوشه لب کج کردن
نوش آفرین. نوش دارو. نوش جان. نیش نیشخند. نوشور. . . کلمات تورکی هستند.
خنده ای که از روی تمسخر باشد .