نیزک


معنی انگلیسی:
spear, shooting star

لغت نامه دهخدا

نیزک. [ ن َزَ ] ( معرب ، اِ ) نیزه کوتاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از مهذب الاسماء ). کتاره. ( دستورالاخوان ). رمح قصیر یا شبه مزراق. ( از متن اللغة ). ج ، نیازک. معرب نیزه است. رجوع به نیزه و رجوع به المعرب جوالیقی ص 332 و نشوءاللغة ص 92 شود. || شعله ای چون نیزه که در آسمان پدید آید و آن یکی از اقسام شهب است. ج ، نیازک. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - نیز. کوتاه . ۲ - شهاب بشکل نیز. کوتاه که در آسمان دیده شود : جمع . ( عربی ) نیازک

فرهنگ عمید

۱. نیزه.
۲. تیر شهاب.

دانشنامه عمومی

نیزَک نوعی جاندار طناب دار دریایی شبیه به ماهی است که ۳۲ گونه مختلف دارد.
سرطناب داران یکی از زیرشاخه های طناب داران هستند و نیزک ها نماینده زنده و امروزی این زیرشاخه هستند.
راسته ای که نیزک ها در آن قرار می گیرند دوسرتیزریختان ( Amphioxiformes ) و رده آن ها کوچک دلان ( Leptocardii ) نام دارد.
عکس نیزکعکس نیزک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

نیزه کوچک
سناره دنباله دار
. . . . منجمان ستاره دنباله دار را نیزک که معنی نیزه کوچک است می نامند. . . . .
سفرنامه شاردن
نیزک معرب و برگرفته از واژه فارسی �نیزه� می باشد در ترکیه خوراکی با نام �علی نازیک� وجود دارد که برگرفته از این واژه است.

بپرس