نیزه زدن


معنی انگلیسی:
lance, spear

فرهنگ فارسی

(مصدر ) ۱ - با نیزه جنگیدن . ۲ - از کسی با پر رویی چیزی گرفتن تیغ زدن نیزه بند کردن .

مترادف ها

lance (فعل)
نیشتر زدن، نیزه زدن

pike (فعل)
نیزه زدن، سریعا رفتن، رحلت کردن، با چیز نوک تیز سوراخ کردن

فارسی به عربی

حربة , رمح

پیشنهاد کاربران

نیزه آختن ؛ نیزه زدن. ( فرهنگ فارسی معین ) . نیزه کشیدن : در سواری و گوی باختن و نیزه آختن بغایت چست و چالاک بود. ( سلجوقنامه ظهیری ص 34 از فرهنگ فارسی معین ) .

بپرس