نیروی عضلانی


معنی انگلیسی:
brawn, muscle, sinew

مترادف ها

brawn (اسم)
نیرو، نیروی عضلانی، گوشت، ماهیچه

muscle (اسم)
نیروی عضلانی، ماهیچه، عضله، پولک پولادین زره، صدف دو کپهای، صدف باریک دریایی و رودخانه ای

thews (اسم)
رفتار، نیروی عضلانی، وتر، عضله، راه و رسم

فارسی به عربی

قوة عضلیة

پیشنهاد کاربران

بپرس