نیرومند گریدن گشتن

فرهنگ فارسی

( نیرومند گریدن گشتن ) ( مصدر ) ۱ - نیرو یافتن قوی گردیدن . ۲ - مسلط شدن دست یافتن : (( گرچه بگشاد ازان طلسمی چند بر دگرها نگشت نیرومند . ) ) ( هفت پیکر . ارمغان .۲۲۱ )

پیشنهاد کاربران

بپرس