لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
نیروسنج (dynamometer)
اسبابی برای اندازه گیری نیروی مکانیکی یا توان منتقل شده از میله ای چرخان. معمولاً از انواع گوناگون آن برای آزمودن و سنجش نیروی محرکۀ موتورها استفاده می کنند. از آن جا که توان از گشتاور و سرعت زاویه ای ناشی می شود، همۀ نیروسنج ها در حقیقت اسباب های اندازه گیری گشتاورند. برای به دست آوردن توان باید سرعت زاویه ای میلۀ چرخان را جداگانه حساب کرد. پیچَک فلزی انعطاف پذیری که هنگام اِعمال توان درهم می پیچد و مقدار پیچِش آن مقیاس نیروی اعمال شده است، و وسیله ای هیدرولیکی که بار تراکمی را برحسب فشار شاره (سیال) اندازه می گیرد، درشمار اسباب های اندازه گیری نیرو و در واقع نیروسنج اند.
اسبابی برای اندازه گیری نیروی مکانیکی یا توان منتقل شده از میله ای چرخان. معمولاً از انواع گوناگون آن برای آزمودن و سنجش نیروی محرکۀ موتورها استفاده می کنند. از آن جا که توان از گشتاور و سرعت زاویه ای ناشی می شود، همۀ نیروسنج ها در حقیقت اسباب های اندازه گیری گشتاورند. برای به دست آوردن توان باید سرعت زاویه ای میلۀ چرخان را جداگانه حساب کرد. پیچَک فلزی انعطاف پذیری که هنگام اِعمال توان درهم می پیچد و مقدار پیچِش آن مقیاس نیروی اعمال شده است، و وسیله ای هیدرولیکی که بار تراکمی را برحسب فشار شاره (سیال) اندازه می گیرد، درشمار اسباب های اندازه گیری نیرو و در واقع نیروسنج اند.
wikijoo: نیروسنج
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید