نیرو کردن
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
نیرو کردن : فشار آوردن
ناگاه، آن دیدند که چون آب نیرو کرده بود و کشتی پر شده، نشستن و دریدن گرفت. ( تاریخ بیهقی )
ناگاه، آن دیدند که چون آب نیرو کرده بود و کشتی پر شده، نشستن و دریدن گرفت. ( تاریخ بیهقی )
نیرو کردن: فشار آوردن
ناگاه، آن دیدند که چون آب نیرو کرده بود و کشتی پر شده، نشستن و دریدن گرفت. تاریخ بیهقی
ناگاه، آن دیدند که چون آب نیرو کرده بود و کشتی پر شده، نشستن و دریدن گرفت. تاریخ بیهقی