چنین گفت ابلیس نیرنگ ساز
که جاوید زی شاد و گردن فراز.
فردوسی.
هم از جنگ و پیکار با خوشنوازز رای چنان مرد نیرنگ ساز.
فردوسی.
جهان دام داری است نیرنگ سازهوای دلش چینه و دام آز.
اسدی.
کسی کو به دنبال نیرنگ سازشتابید از راه خود ماند باز.
؟
|| شعبده باز. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). شعبده گر : مشعبد شد این خاک نیرنگ ساز
که هم مهره دزد است و هم مهره باز.
نظامی.
بفرمود قیصر به نیرنگ سازکه پیش آرد اندیشه های دراز.
نظامی.
|| چاره گر. مدبر : به جای آر صد مرد نیرنگ ساز
بکن چاه وبر باد مگشای راز.
نظامی.