نیازک

لغت نامه دهخدا

نیازک. [ ن َ زِ ] ( ع اِ ) ج ِ نیزک. رجوع به نیزک شود: این جمادات بوجود آمد چو کوهها و کانها و ابر و برف... و نیازک وعصی و هاله. ( چهارمقاله ، از فرهنگ فارسی معین ). || در نجوم ، به ستارگانی اطلاق شود که در آسمان به نظر سقوط میکنند. ( از المنجد ). قسمی از ثوانی نجوم که به صورت نیزه ای توهم شود. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع نیزک : (( ... این جمادات پدید آمد چون : کوهها و کانها و ابرو برف ... و ینازک و عصی و هاله ... ) ) ( چهار مقاله . ۹ )

پیشنهاد کاربران

بپرس