نیازمندی به تفسیر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] روشن بودن یک چیز مانند قرآن یک مطلب است و درک روشنی آن مطلب دیگر، به عبارت دیگر ممکن است یک چیز در قالب واقعیت، حقیقت، مسئله و ... برای کسی روشن باشد؛ اما برای دیگری روشن نباشد، به تعبیر سوم درک روشن بودن یک چیز منوط به تهیه مقدمات و داشتن ابزار و آگاهی از آن است.
گرچه قرآن کریم به حسب اوصافی که خود برای خویش ذکر کرده، بیان («هذا بیان للناس و هدی و موعظة للمتقین» ) و تبیان («... و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء و هدی و رحمة و بشری للمتقین» ) و کتاب مبین («... قد جاءکم من الله نور و کتاب مبین»، «... تلک آیات الکتاب المبین»، «تلک آیات الکتاب المبین»، «تلک آیات القرآن و کتاب مبین» و هم چنین ؛ ؛ ) و به زبان عربی آشکار و برای پند گرفتن سهل و آسان است، ولی هر اندیشمند بصیری که اندک آشنایی با قرآن و معارف داشته باشد، به خوبی می داند که علوم و معارف نهفته در قرآن کریم دارای سطوح و مراتب مختلف است و دلالت آیات کریمه بر آن، آشکار و نمایان است و هر کسی در صورتی که به زبان عربی آشنا باشد، بدون نیاز به تفسیر می تواند آن معارف را از قرآن کریم فرا گیرد (شاید در قسمتی از اوصاف مزبور، نظر (رحمة الله علیه) این مرتبه از معارف قرآن و دلالت آیات بر آن باشد.) و اگر حد خود را بشناسد و پا از گلیم خویش فراتر ننهد، فروتنی علمی را پیشه خود سازد و خویشتن را شاگرد قرآن بداند، نه پیشنهاددهنده و حاکم و امام بر آن (این حالت در نهج البلاغه (خطبه ۱۴۷) نکوهش شده است: «کانهم ائمه للکتاب و لیس الکتاب امامهم» )، و با ذهنی پاک و ضمیری باصفا در معارف آن تدبر نماید، به میزان دانش و استعداد خود، از هدایت و اندرز این کتاب نیز بهره مند خواهد شد:ـ «ثم انزل علیه الکتاب... و اعلام لایعمی عنها السائرون و آکام لایجوز عنها القاصدون و هدی لمن ائتم به». ـ «و ما جالس هذا القرآن احد الا قام عنه بزیادة او نقصان زیادة فی هدی او نقصان من عمی...» )ولی فهمیدن بخش عمده ای از معارف بلند این کتاب عظیم که در سطحی فراتر از فهم توده مردم است، برای بسیاری از افراد ـ هرچند از ادبیات عرب هم بهره وافری داشته باشند ـ بدون تفسیر میسر نیست و دلالت آیات کریمه بر آن معارف، برای آنان آشکار نیست. و در فهم و درک این معارف، از الفاظ و عبارات قرآن، سخت نیازمند به تفسیر است («و هذا القرآن انما هو خط مستور بین الذفتین لاینطق بلسان و لابد له من ترجمان و انما ینطق عنه الرجال» ، «... و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم». (که یا باید خود مقدمات لازم برای توانایی بر تفسیر را طی کرده و دانش و شرایط لازم برای تفسیر را کسب نموده و به تفسیر آیات بپردازند و یا از تفاسیر معتبر مفسران مورد اعتماد بهره گیرند و افزون بر دو بخش یادشده، بخش دیگری از معارف این کتاب عظیم که در مرتبه ای فراتر قرار دارد با کمک تفسیر مفسران یا تحصیل مقدمات تفسیر و کسب شرایط و دانش های لازم نیز، قابل دست رسی نیست و فهم آن ویژه راسخان در علم (نبی اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و اوصیای گران قدر آن حضرت) است و تنها راه پی بردن به آن معارف بلند، رجوع به راسخان در علم، و تفسیری است که از آنان نقل شده است و ما اکنون درصدد بیان موارد آن نیستیم.از بیان گذشته نتیجه می گیریم که معارف قرآن کریم از جهت ظهور و خفا، و سهولت و صعوبت فهم آن از الفاظ و عبارات آیات، در سه مرتبه قرار دارد: یک مرتبه از آن بی نیاز از تفسیر است و یک مرتبه از آن ویژه راسخان در علم است؛ ولی در مرتبه دیگری از آن، که بخش عمده ای از معارف را در بر می گیرد، نیازمند تفسیر است. این دسته بندی سه گانه، در روایات نیز مطرح شده است («ثم آن الله جل ذکره... قسم کلامه ثلثة اقسام: قسما منه یعرفه العالم و الجاهل و قسما لا یعرفه الا من صفا ذهنه و لطف حسه و صح تمییزه ممن شرح الله صدره للاسلام؛ و قسما لا یعرفه الا الله و انبیائه و الراسخون فی العلم» ) و همین نیاز موجب شده است که در این طول تاریخ قرآن، تفسیرهای بسیار زیادی برای آن تدوین گردد. پرسش اساسی در این زمینه آن است که راز این نیازمندی متون به تفسیر، علل مختلفی دارد که برخی از آن ها در مورد قرآن مجید بی معناست. به عنوان مثال، برخی متون به خاطر عدم تسلط کافی مؤلف بر زبان متن و قواعد آن زبان یا رعایت آن در هنگام نوشتن متن و یا عادت به مبهم نویسی و معما گویی، نیازمند تفسیر و تبیین است. برای آشنایان با قرآن مجید روشن است که با توجه به هدف قرآن و این که سراسر سخن خدا و در حد اعلای فصاحت و بلاغت است، چنین دلیلی برای نیازمندی به تفسیر در مورد آن معنا ندارد، ولی علل دیگری وجود دارد که به مهم ترین آن ها می پردازیم.
علل نیازمندی به تفسیر
عواملی که زمینه ساز نیازمندی به تفسیر شده است، می توان در سه دسته جای داد:
← فقدان آگاهی های لازم
بررسی قرآن مجید نشان می دهد که این کتاب دارای ویژگی هایی است که برخی از آن ها در نیازمندی ما به تفسیر مؤثر است؛ از آن جمله، موارد زیر را می توان ذکر کرد:
← معارف والا با الفاظ محدود
...

پیشنهاد کاربران

بپرس