نیازدیده. [ دی دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) سختی کشیده. مقابل نازپرورده : نیازدیده به تو باز دیده کرد از آنک نیازدیده نه ای پروریده نازی.سوزنی ( از یادداشت مؤلف ).