نیار

لغت نامه دهخدا

نیار. ( ع اِ ) ج ِ نار. رجوع به نار شود.

نیار. ( اِخ ) دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل. در 4 هزارگزی اردبیل و 4 هزارگزی جاده اردبیل به تبریز، در جلگه معتدل هوایی واقع است و 2042 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ، محصولش غلات و حبوبات ، شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

ده دهستان کلخوزان بخش مرکزی شهرستان اردبیل استان سوم . در ۴ کیلومتری خاور اردبیل . جلگه معتدل ۲٠۴۲ تن سکنه دارد .
دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل در ۴ هزار گزی اردبیل و ۴ هزار گزی جاده اردبیل به تبریز در جلگه معتدل هوائی واقع است و آبش از رودخانه محصولش غلات و حبوبات شغل اهالی زراعت و گله داری است ٠

گویش مازنی

/neyaar/ نهان

واژه نامه بختیاریکا

منتظر؛ چشم براه

دانشنامه عمومی

نیار (زیرکوه). نیار روستایی در دهستان بهناباد بخش شاسکوه شهرستان زیرکوه استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۱۰۸ نفر ( در ۳۱ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس نیار (زیرکوه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

درخت انار

درگویش زبان بختیاری واژه نیار ( Neyar ) =دق کردن و مردن از آرزوی براثرنگاه کردن یا دیدن چیزی که به آن نرسند، حالا چه از عشق به کسی یا به آرزوی رسیدن به آن چیز، که به آن نرسند.

بپرس