نیاحه

لغت نامه دهخدا

( نیاحة ) نیاحة. [ ح َ ] ( ع اِمص ) نوحه گری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( مص ) نوحه کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). نوح. مناح. نیاح. نواح. ( اقرب الموارد ). رجوع به نَوح و نیاح شود.

فرهنگ فارسی

نوحه گری ٠ یا نوحه کردن ٠ نوح ٠ مناح ٠ نیاح ٠ نواح ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس