نیابت کن

لغت نامه دهخدا

نیابت کن. [ ب َ ک ُ ] ( نف مرکب ) نایب :
که تا شاه بر حل و عقدی که داشت
نیابت کن خویش را برگماشت.
نظامی.

فرهنگ فارسی

نایب

پیشنهاد کاربران

نایب
وکیل
جانشین
مباشر
که تا شاه برحل و عقدی که داشت
نیابت کن خویشتن را گماشت
✏ �نظامی�