تخم چشم، کرهء چشم، مردمک چشک، نی نی چشم
نی نی چشم
مترادف ها
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
در نیم شبی که زندگی او را فرا گرفته بود یک چیز بی پایان در چشمهایش موج میزد و پیامی با خود داشت که نمیشد آنرا دریافت، ولی پشت نی نی چشم او گیر کرده بود.
سگ ولگرد - صادق هدایت
سگ ولگرد - صادق هدایت
نی نی چشم : مردمک چشم. تخم چشم
( ( شعاع خورشید از پشت روبنده نم ، مانند شعله جوش اکسیژن. تو نی نی چشمانش می نشست. ) ) ( صادق چوبک ، تنگسیر )
( ( شعاع خورشید از پشت روبنده نم ، مانند شعله جوش اکسیژن. تو نی نی چشمانش می نشست. ) ) ( صادق چوبک ، تنگسیر )
کاملا درسته
مردمک چشم / عنبیه چشم
مردمک چشم