از فعل نگیختن با بن کنونی نگیز که در پارسی میانه بمعنای توضیح دادن بکار می رفته و مرکب است از پیشوند نِ که معنای زیر و پایین دهد و ستاک گیختن، همانگونه که در فعل انگیختن ( پیشوند ان و ستاک گیختن ) دیده می شود. برای منبع به لغت نامه ی مختصر پهلوی دی. ان مکنزی A Concise Pahlavi Dictionary by D. N Mackenzie رجوع شود. احیا کردن واژگان پارسی میانه، در صورتی که درخور باز زنده کردن باشند، کاری بسیار سودبخش است زیرا بدان می توانیم شمار واژگان رایج را افزون کنیم و بدین سان زبان مان را نیرومند تر و توانا تر ، و مجموع لغات پارسی را فراخ تر گردانیم. اینگونه مردم می توانند بهتر و با ازادی بیشتر بگزینند که کدام واژه را بکار برند و که بیشتر کلماتی که بکار برند ریشه در پارسی داشته باشند یا عربی، بی انکه کمبود مترادفات انها را از این قابلیت بازدارد و در جست و جوی واژه ای همچم به بن بست برخورند.
... [مشاهده متن کامل]
با این که واژه ی نگیزش را بدرستی ذکر کرده اند، متاسفانه لغت نامه ی جناب ابوالقاسم پرتو به اندازه ی کافی معتبر نیست و ایراد و نادرستی های فراوانی را دربردار. برای نمونه، برخی از واژگانی که از پارسی میانه برگرفته شده اند در لغت نامه ی ایشان به ریخت قدیمی شان، یعنی بجای ( د ) اخر کلمه ( ت ) امده. مثلا واژه ی پرگود را پرگوت نوشته اند که شاید در زمانه ی امپراتوری اشکانیان و اوایل ساسانیان صحیح بوده باشد، ولی ماسسظ می دانیم که در اوایل نفوذ اسلام بر ایرانشهر اینچنین نبوده زیرا که پس از نخستین سال های پادشاهی ساسانیان زبان پارسی دچار فرگشت اوایی شد و حرف ( ت ) اخر کلمات به ( د ) دگرگون گردید و از این جاست که ما ( داد ) می گوییم و می نویسیم و نه ( دات ) و ( کَرد ) می گوییم و می نویسیم و نه ( کَرت ) . زمانی که واژگان پارسی میانه را می خواهیم احیا کنیم باید این فرگشت اوایی را در نظر داشته باشیم که اخیر ترین ریخت کلمه را به زبان کنونی مان اندر کنیم که با دیگر واژگان از لحاض دیسه ای سازگاری داشته باشد.
... [مشاهده متن کامل]
با این که واژه ی نگیزش را بدرستی ذکر کرده اند، متاسفانه لغت نامه ی جناب ابوالقاسم پرتو به اندازه ی کافی معتبر نیست و ایراد و نادرستی های فراوانی را دربردار. برای نمونه، برخی از واژگانی که از پارسی میانه برگرفته شده اند در لغت نامه ی ایشان به ریخت قدیمی شان، یعنی بجای ( د ) اخر کلمه ( ت ) امده. مثلا واژه ی پرگود را پرگوت نوشته اند که شاید در زمانه ی امپراتوری اشکانیان و اوایل ساسانیان صحیح بوده باشد، ولی ماسسظ می دانیم که در اوایل نفوذ اسلام بر ایرانشهر اینچنین نبوده زیرا که پس از نخستین سال های پادشاهی ساسانیان زبان پارسی دچار فرگشت اوایی شد و حرف ( ت ) اخر کلمات به ( د ) دگرگون گردید و از این جاست که ما ( داد ) می گوییم و می نویسیم و نه ( دات ) و ( کَرد ) می گوییم و می نویسیم و نه ( کَرت ) . زمانی که واژگان پارسی میانه را می خواهیم احیا کنیم باید این فرگشت اوایی را در نظر داشته باشیم که اخیر ترین ریخت کلمه را به زبان کنونی مان اندر کنیم که با دیگر واژگان از لحاض دیسه ای سازگاری داشته باشد.
به چم توضیح و توضیح دادن است. فرهنگ ابوالقاسم پرتو