نگونسارزین. [ ن ِ ] ( ص مرکب ) اسبی که زینش وارونه و نگون شده است. کنایه از اسبی که سوارش به خاک افتاده یا کشته شده باشد : گسسته لگام و نگونسارزین فروبرده لفج و برآورده کین.
فردوسی.
یکی اسب دارد نگونسارزین ز بیژن ندارد نشانی جز این.
فردوسی.
فرهنگ فارسی
اسبی که زینش وارونه و نگون شده است . کنایه از اسبی که سوارش به خاک افتاده یا کشته شده باشد .