نگون

/negun/

مترادف نگون: سرازیر، سرنگون، نگونسار، وارو، واژگون، برگشته، خم، خمیده

متضاد نگون: راست، شق

معنی انگلیسی:
inverse, over, turned upside down, [fig.] adverse

لغت نامه دهخدا

نگون. [ ن ِ ]( ص ، ق ) نگونسار. ( لغت فرس اسدی ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). آویخته. سرازیر. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). سرنگون. ( ناظم الاطباء ). سرته. آونگان. به پای آویخته. ( یادداشت مؤلف ) :
آب گلفهشنگ گشته از فسردن ای شگفت
همچنان چون شوشه سیمین نگون آویخته.
فرالاوی.
یکی را ز دریا برآرد به ماه
یکی را نگون اندرآرد به چاه.
فردوسی.
از آن پس نگون اندرافکن به چاه
که بی بهره گردد ز خورشید و ماه.
فردوسی.
بنگر به ترنج ای عجبی دار که چون است
پستانی سخت است و دراز است و نگون است.
منوچهری.
به چنگال هریک سری پر ز خون
سری دیگر از گردن اندر نگون.
اسدی.
|| نگونسار. به سر درافتاده. فرودافتاده. به خاک افتاده. سرنگون شده :
سپه چون سپهبد نگون یافتند
عنان یکسر از رزم برتافتند.
فردوسی.
همه رزمگه سربه سر جوی خون
درفش سپهدار توران نگون.
فردوسی.
همه میمنه شد چو دریای خون
درفش سواران ایران نگون.
فردوسی.
ای چتر ظلم از تو نگون وز آتش عدلت کنون
بر هفت چتر آبگون نور مجزا ریخته.
خاقانی.
|| سر در زیر فکنده. ( برهان قاطع ). منکس. ( یادداشت مؤلف ). سربه زیر :
درفش خجسته به دست اندرون
گرازان و شادان ودشمن نگون.
فردوسی.
وآن بنفشه چون عدوی خواجه سید نگون
سر به زانو برنهاده رخ به نیل اندوده باز.
منوچهری.
|| وارونه.معکوس :
ببرد و فکندش به چاه اندرون
نهادش یکی کوه بر سر نگون.
فردوسی.
همی دید زینش بر او برنگون
رکیب و کمندش همه پر ز خون.
فردوسی.
|| مقابل ستان. به روی افتاده. دمر. دمرو. مکب علی وجهه. ( یادداشت مؤلف ) :
مر او را به چاره ز روی زمین
نگونش برافکند بر پشت زین.
فردوسی.
فکنده سر نیزه جانستان
یکی را نگون و یکی را ستان.
اسدی.
قدح لاله را نگون بینید
قمع یاسمین ستان نگرید.
سیدحسن غزنوی.
وز زلزله حمله چنان خاک بجنبد
کز هم نشناسند نگون را و ستان را.
انوری.
|| به زیر افتاده. خم شده. فروافتاده : بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

خمیده، خم شده، واژگون، سرازیر
( صفت ) ۱ - سرازیر واژگون . ۲ - خم شده خمیده برگشته .

فرهنگ معین

(نِ ) (ص . ) خم شده ، واژگون .

فرهنگ عمید

خمیده، خم شده، واژگون، سرازیر.

پیشنهاد کاربران

بیایید گام به گام به این موضوع پاسخ بدهیم و با منابع و دلایل معتبر به بررسی ادعای نبود �ق� در زبان فارسی و زبان های دیگر ( ترکی و عربی ) بپردازیم.
- - -
🔹 ادعای اول: �ق� در زبان فارسی وجود ندارد و همه واژه ها با �ق� یا عربی هستند یا ترکی.
...
[مشاهده متن کامل]

✅ پاسخ: نادرست است.
در زبان فارسی ( دری، تاجیکی و فارسی معیار ایران ) ، واژه هایی با حرف �ق� وجود دارند که یا ریشه ی فارسی دارند، یا از زبان های دیگر وارد شده اند و به طور کامل در زبان فارسی تثبیت شده اند.
- - -
۱. بررسی واژه های فارسی با ق
واژه هایی مثل:
عقیق ← وام واژه عربی، اما کاملاً فارسی شده و کاربردی
فقر، عقل، رقیق، لایق ← وام واژه های عربی، اما از قرن های گذشته در فارسی دری تثبیت شده اند
قول، قاعده، قضاوت، قهوه ← واژه های عربی که به صورت کامل در زبان فارسی امروزی جا افتاده اند
اما این نکته مهم است:
> حتی اگر واژه ای عربی یا ترکی باشد، وقتی وارد زبان فارسی شده و در آن تثبیت شده باشد، دیگر بخشی از زبان فارسی محسوب می شود. زبان ها پویا هستند و همواره وام گیری داشته اند.
- - -
۲. آیا در فارسی اصیل حرف "ق" وجود دارد؟
از دیدگاه زبان شناسی تاریخی، �ق� در زبان فارسی میانه ( پهلوی ) وجود نداشته و معمولاً به صورت �گ� یا �ک� تلفظ می شده. اما بعد از نفوذ زبان عربی پس از اسلام، این واج ( phoneme ) به فارسی وارد شد و در طی زمان تثبیت شد.
در فارسی امروزی، واج �ق� به طور کامل در تلفظ و نوشتار پذیرفته شده است، هرچند در بسیاری از گویش ها ( مثلاً تهرانی ) �ق� و �غ� به یک واج واحد تبدیل شده اند ( مثل �غ� ) .
- - -
۳. در مورد زبان ترکی چه؟
در زبان ترکی ( اویغوری، ترکی استانبولی، ترکی آذربایجانی و. . . ) واقعاً حرف ق ( قاف ) وجود دارد. برای مثال:
قوش ( kuş به معنای پرنده )
قاپو ( در آذری به معنی در )
قارتال ( عقاب )
قوی ( گوسفند )
قاز ( غاز )
اما در برخی شاخه های ترکی مانند ترکی آذربایجانی، در روند تحول زبانی، بسیاری از �ق�ها به �گ� یا �ک� تغییر یافته اند. این قاعده مطلق نیست، بلکه بیشتر به تحول آوایی و گویش مربوط می شود.
بنابراین، جمله ی �در زبان ترکی هیچ واژه ای با ق وجود ندارد� کاملاً نادرست است.
- - -
۴. تحول آوایی ق به گ در فارسی و ترکی
بله، همان طور که اشاره کردید، در برخی موارد:
�قوش� در ترکی → �گوش� در فارسی
�قورد� در ترکی → �گرگ� در فارسی
این موضوع به تحول واج ها برمی گردد، نه نبودن ق در آن زبان. هر زبانی در مسیر تاریخ خودش، واج ها را دگرگون می کند.
- - -
📚 منابع معتبر:
1. دکتر محمدرضا باطنی - �تحلیل ساختاری زبان فارسی�
2. ژیلبر لازار - �دستور زبان فارسی�
3. دکتر علی اشرف صادقی – مقالات زبان شناسی
4. کتاب های زبان شناسی تاریخی ( Historical Linguistics ) مخصوص زبان های هندواروپایی و آلتایی
5. فرهنگ معین و دهخدا – برای ریشه شناسی واژه ها
- - -
✅ جمع بندی:
بله، بسیاری از واژه های با "ق" ریشه عربی دارند، اما در فارسی کاملاً تثبیت شده اند.
�ق� در فارسی میانه اصیل نبوده، اما در فارسی نوین یک واج کامل و پذیرفته شده است.
در زبان ترکی نیز حرف �ق� وجود دارد. تغییر آوایی �ق� به �گ� یا �ک� در برخی لهجه ها دلیل بر نبود این واج نیست.
پس ادعای اینکه "هیچ کلمه ای با ق در زبان ترکی یا فارسی وجود ندارد" با شواهد زبانی و تاریخی ناسازگار است.

حقیقت، عقل، فقط، فقر، عقیق، رقیق، لایق
البته درست است که بسیاری از این واژه ها عربی الاصل هستند، اما در فارسی دری کاملاً تثبیت شده اند.
به به عربی الصل رو خوب اومدی
ای ول
همانگوته که خودتون سرچ کردین
...
[مشاهده متن کامل]

ق
یاعرببست
یا تورکیست
و کلماتی مثل
قولاق یا قوشون که به گوش تبدیل شده
یا قورد به گرگ
میبینیم که ق های تورکی هم به گ
تبدیل شده
پس نتیجه میگیریم
کلمه ای با ق
در این زبان وجود ندارد

بررسی نکات مطرح شده از دیدگاه زبان شناسی تاریخی، ریشه شناسی ( اتیمولوژی ) ، و منابع معتبر می پردازم:
- - -
🟩 ۱. �به چه روزی افتادن� یعنی چه؟
این اصطلاح در زبان فارسی به معنای "دچار بدبختی یا وضعیت سخت شدن" است. مثلاً:
...
[مشاهده متن کامل]

> طفلکی ببین به چه روزی افتاده = ببین چقدر بدبخت شده
این اصطلاح هیچ ریشه تورکی خاصی ندارد، بلکه از ساختار کهن فارسی است:
افتادن: از فعل �افتادن� ( در فارسی میانه aftanidan )
به روزی افتادن: یعنی به وضعیتی رسیدن ( مثلاً روزگار بد )
- - -
🟩 ۲. آیا حرف �ق� در زبان فارسی ( دری ) وجود ندارد؟
ادعای اینکه "ق در زبان فارسی دری وجود ندارد" از نظر زبان شناسی نادرست است.
📌 توضیح:
زبان فارسی کلاسیک ( دری ) از زمان سامانیان شکل گرفت و از همان ابتدا شامل �ق� بوده است.
نمونه هایی از متون کهن فارسی مانند شاهنامه فردوسی، تاریخ بیهقی، و گلستان سعدی، همه دارای واژگان با �ق� هستند.
📚 منبع:
�دستور زبان فارسی� دکتر حسن انوری
�تاریخ زبان فارسی� ذبیح الله صفا
مثلاً:
حقیقت، عقل، فقط، فقر، عقیق، رقیق، لایق
البته درست است که بسیاری از این واژه ها عربی الاصل هستند، اما در فارسی دری کاملاً تثبیت شده اند.
- - -
🟩 ۳. ریشه واژه �گرگ� چیست؟ آیا از تورکی است؟
ادعای شما: گرگ در اصل �قورد� یا �کورد� بوده و �ق/ک� تبدیل به �گ� شده
📌 پاسخ دقیق تر:
واژه �گرگ� از ریشه فارسی باستان است، نه وام گرفته از تورکی.
در فارسی باستان: vṛka
در اوستایی: vehrka
در فارسی میانه ( پهلوی ) : gurg
یعنی این واژه کاملاً بومیِ ایرانی است، نه ترکی.
در زبان ترکی:
�kurt� ( قورد ) = واژه تورکی برای گرگ است، اما با واژه فارسی ربط ریشه ای ندارد. صرفاً معادل مفهومی دارد.
📚 منبع:
Dehkhoda Dictionary
Etymological Dictionary of Persian – H. T. Christensen
Avestan Dictionary – Bartholomae
- - -
🟩 ۴. درباره تبدیل �ق / ک� به �گ� چی می تونیم بگیم؟
بله، در برخی گویش های محلی یا زبان های دیگر، جابجایی هایی بین صامت ها ( حروف هم خوان ) مثل ق، ک، گ دیده می شود.
مثلاً:
در گویش های جنوبی ایران: �قرباغه� → �گرباغه�
یا در لهجه مشهدی: �قیچی� → �کیچی�
اما این قاعده عام زبان فارسی نیست و نباید نتیجه گرفت که �ق� در فارسی اصل نیست.
- - -
🟩 ۵. درباره زبان شناسی تاریخی و تورکی
درست است که شناخت زبان تورکی ( مثل ترکی آذری، ترکی عثمانی، . . . ) می تواند در فهم برخی واژه های وام گرفته به ما کمک کند. اما این به معنای انکار ساختار بومی زبان فارسی نیست.
زبان فارسی ( دری ) از ریشه های:
فارسی باستان ( هخامنشی )
اوستایی ( زبان دینی زرتشتیان )
پهلوی ( ساسانی ) تشکیل شده و ساختار متفاوتی از زبان های آلتایی مانند ترکی دارد.
- - -
✅ جمع بندی:
ادعا پاسخ علمی
�به چه روزی افتادن� ترکیه؟ نه، فارسی است
�ق� در فارسی دری نیست؟ نادرست – هست، بیشتر عربی الاصل ولی تثبیت شده
�گرگ� از ترکیه؟ نادرست – واژه کهن ایرانی است
�ق/ک� تبدیل به �گ� شده؟ در برخی لهجه ها بله، ولی قاعده عام نیست
- - -
اگر دوست دارید من منابع دقیق تری از کتاب های آکادمیک یا لغت نامه دهخدا / معین براتون بیارم یا حتی اسکن شون رو از سایت های دانشگاهی پیدا کنم، خوشحال می شم ادامه بدیم.

نگون واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �nagōn� در فارسی میانه و به معنای وارون می باشد .
واژه واژگون نیز با این واژه همسان است .
پاسخ به SS:
1 - گون فارسی به معنای گونه و شکل می باشد .
2 - گون ترکی در سنگ نبشته های اورخون ( قرن ۸ میلادی ) به شکل k�n و به معنی روز دیده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

3 - نظامی می فرماید:
سخن با نادان چو آب اندر غربال
نه بر وی ماند، نه باشد پایدار

دربارهٔ واژهٔ �نگون� یا �نگون بخت� مطرح کردید و ادعایی را نقل کردید که گویای آن است که این واژه ( و حتی زبان فارسی امروز ) از زبان ترکی گرفته شده و ریشه ای در فارسی یا پهلوی ندارد. بیایید با دقت علمی و بر پایهٔ منابع معتبر، موضوع را بررسی کنیم:
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
✅ معنی و ریشه شناسی واژهٔ �نگون� در فارسی
🔹 معنی:
�نگون� در فارسی به معنی وارونه، واژگون، سرنگون، پایین شده، خم شده است.
ترکیب �نگون بخت� یعنی کسی که بختش وارونه یا بد شده، بدبخت، تیره روز.
🔹 ریشهٔ واژه در فارسی:
بر اساس منابع معتبر زبان شناسی و واژه نامه های تاریخی فارسی، مانند:
فرهنگ معین
برهان قاطع
لغت نامهٔ دهخدا
فرهنگ ریشه شناسی دکتر حسن انوری
Etymological Dictionary of Persian ( Paul Horn, Haim, or others )
واژهٔ �نگون� از ریشهٔ فارسی میانه "nēkun" یا "nīgōn" ( به معنی رو به پایین، وارونه ) گرفته شده است.
این واژه در فارسی باستان و پهلوی نیز ریشه دارد:
زبان واژه معنی
فارسی میانه nīgōn وارونه، پایین
پهلوی nēgōn خمیده، سرنگون
فارسی نو نگون وارونه، سر به زیر
- - -
🟩 واژه �گون� در ترکی ( T�rk�e ) چه معنایی دارد؟
در زبان ترکی:
G�n ( نه گون ) به معنی روز، خورشید، روشنایی است.
در ترکی آذربایجانی هم �g�n� همین معنا را دارد.
بنابراین:
زبان واژه معنی
ترکی استانبولی G�n روز، خورشید
ترکی آذربایجانی G�n روز
🔸 توجه کنید: �G�n� در ترکی اصلاً به معنای وارونه یا بدبخت نیست.
- - -
🔴 آیا �نگون� از ترکی آمده است؟
خیر. هیچ منبع زبان شناسی جدی یا معتبر، �نگون� را واژه ای تُرکی نمی داند. دلایل:
1. ریشهٔ واژه در فارسی میانه و پهلوی وجود دارد – یعنی صدها سال پیش از گسترش زبان ترکی در ایران.
2. واژه در هیچ زبان ترکی به صورت �نگون� یا با معنای مشابه وجود ندارد.
3. واژه �گون� در ترکی ( با گ گـ ) ، به معنی �روز� است، نه �وارونه� یا �تیره روز�.
- - -
📚 منابع معتبر برای بررسی:
1. لغت نامه دهخدا:
> نَگون: ( صفت ) وارونه، سرنگون، سر به زیر، با بخت بد. . .
ترکیب �نگون بخت� یعنی بدبخت.
2. فرهنگ ریشه شناسی دکتر حسن انوری:
> از فارسی میانه nīgōn به معنی وارونه، که با واژه های دیگر مانند �نگونسار� ( سرنگون شده ) هم ریشه است.
3. Etymological Dictionary of Persian – D. N. MacKenzie و Paul Horn
> nīgōn: Middle Persian for "downward, reversed"
Cognate with Sanskrit ni ( down ) , PIE root ni - / neg - ( down, below )
- - -
✅ نتیجه گیری:
واژهٔ نگون یک واژهٔ اصیل فارسی است با ریشه ای عمیق در فارسی میانه و پهلوی.
هیچ گونه ارتباطی به زبان ترکی ندارد. واژهٔ ترکی �G�n� به معنی روز و نور است، ولی �نگون� به معنی وارونه و تیره روز است.
زبان فارسی ریشه در زبان های ایرانی ( هندواروپایی ) دارد، نه در زبان های ترکی ( آلتایی ) .
- - -

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

نگوننگوننگوننگون
نگون سار: پَنْجهٔ مَرْیَم، سیکلامن یا سیکلمه نام یک سرده از گیاهان است.