نگوسار شدن. [ ن ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) انتکاس. ( تاج المصادر بیهقی ). سرنگون شدن. نگونسار شدن : زنگی نگوسار شد و درافتاد و جان بداد. ( اسکندرنامه نسخه خطی ).