نگهداشتنی


معنی انگلیسی:
tenable

لغت نامه دهخدا

نگه داشتنی. [ ن ِ گ َه ْ ت َ ] ( ص لیاقت ) لایق حفظ و حراست و نگه داری. که بایدش نگه داشت و رعایت کرد. که قابل توجه و درخور اعتناست. مغتنم :
بگذاشتنی است هرچه در عالم هست
الا فرصت که آن نگه داشتنی است.
سعدی.

فرهنگ فارسی

(صفت ) قابل نگاه داشتن شایسته حفاظت .

پیشنهاد کاربران

بپرس