نگریتود ( به فرانسوی Négritude. این مفهوم مرکب است از کلمهٔ "Nègre" به معنای «سیاه یا زنگی» و پسوند "itude - ". در فارسی ترجمه شده به «سیاه وارگی» ) یک جنبش انتقادی و ادبی بود که توسط روشنفکران، سیاست مداران و نویسندگان آفریقایی تبار و کارائیبیِ سرزمین فرانسه در دههٔ ۱۹۳۰ آغاز و هدایت شد. شاعر بزرگ فرانسوی امه سزر، لئوپولد سدار سنگور ( نخستین رئیس جمهور سنگال ) و لئون - گونتران داماس از جمله بنیانگذاران و رهبران این جنبش بودند.
نگریتود را می توان جنبشی نژادی علیه امپریالیسم فرانسه دانست. در قرن بیستم، فرانسه در بسیاری از کشورهای آفریقایی و جزایر هند غربی حضور نظامی و سیاسی داشت و فرهنگ و تفکر خود را در آن مناطق مسلط ساخته بود. همین موضوع سبب آن می شد که فرهنگ های بومی و سیاه پوستان آفریقایی نتوانند امکان بروز و اعتلا داشته باشند. همین کافی بود تا روشنفکران بومی و تحصیل کردهٔ سیاه پوست در کشور فرانسه به سرزمین مادری شان بازگردند و دربرابر این استیلا و استعمار به مبارزه برخیزند. البته جنس این مبارزه نه نظامی بلکه هنری و ادبی بود. این جنبش را سه دانشجوی سیاه پوست به نام های امه سزر، لئوپولد سدار سنگور و لیون داما بنیاد گذاشتند. آنها به همراه سایر هم راهان خود سعی کردند تا فرهنگ از دسته رفتهٔ سیاهان آفریقایی پیش از استعمار را بازیابی کنند و آنرا در مقابل فرهنگ اروپایی بگذارند تا در نهایت علیه استعمار و نژادپرستی بایستند. شعر سرودند، داستان نوشتند و محافلی را برگزار کردند و اینگونه مبارزه را ادامه دادند تا به جهانیان بقبولانند که سیاهان نژاد پست تر از اروپاییان نیستند. ادعای دیگر آنها این بود که آفریقایی ها نسبت به اروپائی ها از «احساسات» بیشتر و منطق و عقل گرایی کمتری برخوردارند. درنهایت باید گفت که هدف آنها از این دوگانه گرایی ایجاد تقرب و وحدت درمیان تمام سیاهان جهان بود. اعضای نگریتود آرا و نوشته های خود را در مجلهٔ فرانسوی زبان «ارفئوس سیاه» منتشر می کردند. در این مجله روشنفکران زیادی همچون ژان پل سارتر علیه استعمار قلمفرسایی می کردند. [ پاورقی ۱]
جنبش نگریتود همزمان با اوج گیری ادبیات سیاهان در جهان و بویژه فرانسه ایجاد شد. رهبران و اعضای نگریتود به شدت تحت تأثیر مارکسیسم و جنبش فراواقع گرایی ( سوررئالیسم ) و موسیقی جاز قرار داشتند و با تعدادی از سیاهپوستان اهل مارتینیک همچون رنه منیل ( نویسندهٔ سورئال ) و جنبش «دفاع مشروع» و نیز فرانتس فانون ارتباط برقرار کردند و فانون نیز در بسیاری از آثار خود از منابع این جنبش استفاده می کرد. [ ۲] دستاوردهای این جنبش نه در بعد سیاسی بلکه بیشتر در بعد هنری و ادبی بود. بسیاری از شاعران با تأثیر از این جنبش و نوع نگاه، شعر سرودند و داستان نوشتند مانند امه سزر، الیون فانتوره، ووله شوینکا، ویلیام ساسین.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنگریتود را می توان جنبشی نژادی علیه امپریالیسم فرانسه دانست. در قرن بیستم، فرانسه در بسیاری از کشورهای آفریقایی و جزایر هند غربی حضور نظامی و سیاسی داشت و فرهنگ و تفکر خود را در آن مناطق مسلط ساخته بود. همین موضوع سبب آن می شد که فرهنگ های بومی و سیاه پوستان آفریقایی نتوانند امکان بروز و اعتلا داشته باشند. همین کافی بود تا روشنفکران بومی و تحصیل کردهٔ سیاه پوست در کشور فرانسه به سرزمین مادری شان بازگردند و دربرابر این استیلا و استعمار به مبارزه برخیزند. البته جنس این مبارزه نه نظامی بلکه هنری و ادبی بود. این جنبش را سه دانشجوی سیاه پوست به نام های امه سزر، لئوپولد سدار سنگور و لیون داما بنیاد گذاشتند. آنها به همراه سایر هم راهان خود سعی کردند تا فرهنگ از دسته رفتهٔ سیاهان آفریقایی پیش از استعمار را بازیابی کنند و آنرا در مقابل فرهنگ اروپایی بگذارند تا در نهایت علیه استعمار و نژادپرستی بایستند. شعر سرودند، داستان نوشتند و محافلی را برگزار کردند و اینگونه مبارزه را ادامه دادند تا به جهانیان بقبولانند که سیاهان نژاد پست تر از اروپاییان نیستند. ادعای دیگر آنها این بود که آفریقایی ها نسبت به اروپائی ها از «احساسات» بیشتر و منطق و عقل گرایی کمتری برخوردارند. درنهایت باید گفت که هدف آنها از این دوگانه گرایی ایجاد تقرب و وحدت درمیان تمام سیاهان جهان بود. اعضای نگریتود آرا و نوشته های خود را در مجلهٔ فرانسوی زبان «ارفئوس سیاه» منتشر می کردند. در این مجله روشنفکران زیادی همچون ژان پل سارتر علیه استعمار قلمفرسایی می کردند. [ پاورقی ۱]
جنبش نگریتود همزمان با اوج گیری ادبیات سیاهان در جهان و بویژه فرانسه ایجاد شد. رهبران و اعضای نگریتود به شدت تحت تأثیر مارکسیسم و جنبش فراواقع گرایی ( سوررئالیسم ) و موسیقی جاز قرار داشتند و با تعدادی از سیاهپوستان اهل مارتینیک همچون رنه منیل ( نویسندهٔ سورئال ) و جنبش «دفاع مشروع» و نیز فرانتس فانون ارتباط برقرار کردند و فانون نیز در بسیاری از آثار خود از منابع این جنبش استفاده می کرد. [ ۲] دستاوردهای این جنبش نه در بعد سیاسی بلکه بیشتر در بعد هنری و ادبی بود. بسیاری از شاعران با تأثیر از این جنبش و نوع نگاه، شعر سرودند و داستان نوشتند مانند امه سزر، الیون فانتوره، ووله شوینکا، ویلیام ساسین.
wiki: نگریتود