انسان بر پایهء دانستهای چهارگانهء خود به جهان می نگرد؛
۱_دانستمند، برپایهء دانش و ویژان وتخصص خود.
۲_رازور وعارف بر پایهء رازوری وعرفان خود.
۳_فرزانه و فیلسوف بر پایهء فلسفه و فرزانش خود.
۴_آیینی و دیندار بر پایهء دین وآیین خود.
... [مشاهده متن کامل]
به جهان و جهان شناسی می نگرند.
فیزیک دان جوری به جهان می نگرد که دانست فیزیک به او می آموزد و بررسی خود را نیز دارد.
و رازور با رازوری خود به جهان می نگرد و خردمندی و دانشوری را باخود دارد.
آیین باور و دیندار به سبکی که دینش می گوید وبر پایهء ذهنیت برپایهء دانستهای چهارگانه که دارد به جهان و جهان بینی مینگرند.
واینها همه با هم در پیوند می باشند.
بایسته آن است که هم به خانه نگریست و هم به خانواده هم به جهان نگریست و هم به جهانیان ( خود وخلق و خدا ) تا نگرش راست ودر ست باشد.
نگره:ایده.
نگره گرا:ایده آلیست.
نگره گرایی:ایده آلیستی.
نگره شناس :ایدیولوگ.
نگره شناسی:ایدئولوژی.
نگره ای:اید ئولوژی.
نگره ورزی: ایدئولوژیک.
نگره دان:ایدئولوژین
( ایدئولوژیکی را به فارسی به کار می برند. )
" نگرش:ایده آل "
نظر، رأی، دیدگاه، مَسلَک
نگره: نظریه، theory، آنچه استوار نیست.
برای استواری نیاز به سنجیدن و آزمایش دارد.
*انگاره: فرضیه، hypothesis، آنچه استوار است.
آنچه سنجیده و آزمایش شده. بر پایه آزمایشات و سنجش ها می توان پیش آزمون را پیش بینی کرد.
( آزمون پذیری پیش بینی های )
آنچه بدان نگاه می شود، چیزی که مورد مشاهده قرار میگیرد، تئوری و نظریه