نگرش
/negareS/
مترادف نگرش: تماشا، دید، نظاره، نظر، نگاه، اعتنا، التفات، توجه، رعایت، ملاحظه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- بی نگرش ؛ بی ملاحظه. بی محابا. ( یادداشت مؤلف ) : سپاهی هولناک دارد و از کشتن هیچ باک نمی دارند و بی تکلف و بی نگرش همی حرب کنند. ( تاریخ سیستان ص 209 ).
|| رویة. ( یادداشت مؤلف ). || ( اصطلاح نجوم ) نظر و اتصال در کواکب. ( مقدمه التفهیم ، از فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ملاحظه، رعایت.
۳. نظر، نگاه، دیدن.
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
اصل کلی، نظریه، تحقیقات نظری، نگره، نگرش، اصول نظری، علم نظری، فرض علمی
پیشنهاد کاربران
رویه
نگرش یعنی دیدگاه فردی از چه زاویه ایی به شخص خاص یا کاری باشد
از زاویه دید یک شخص یا سازمان یا نظام دیدن
نگرش یعنی رویدادها را چگونه میبینیم و چگونه تفسیر میکنیم .
آمادگی لازم برای انجام کار
پارادایم
دیدگاه
تفکر
توجه
بینش. . . . .
ذهنینت
رویه، روال
دید و نظر و نگاه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)