نگاستن

پیشنهاد کاربران

دوستان از اونجایی که زبون امروزی ما که زبون دری نامیده شده نوه ی زبون پهلویه بسیاری از واژه ها و کارواژه ها کمابیش هنوز تو زبونمون مونده ک یکی از اونا واژه نگاه هست
تو زبون پهلوی کارواک نگاستن و نگاهیدن ک امروزه تنها نگاه رو از این کارواک داریم بوده و ب معنی نگاه کردن و چشم انداختن بوده ک بس واژه زیباییه
...
[مشاهده متن کامل]

بسیاری واژه اینسان هست ک ما می تونیم از دل و ناف جهان باستان ب جهان امروز خودمون بیاریم و زبون نیمه مرده ی فارسی رو که زبان های بیگانه بر اون چیره شدن دوباره زنده کنیم باشه ک روزی این رخداد روی بده
پاینده ایران

از نگاهیدن.
مانند کاهیدن - - > کاستن.
نگاهییدن - - > نگاستن.
م. ث
وقتی که برای آخرین بار، قبل از سوار هواپیما شدن، مرا نگاست، قلبم از درون شکست.

بپرس