نگارکار. [ ن ِ ] ( ص مرکب ) منقش. مزین. مزوق. نگارین. به نگار. ( یادداشت مؤلف ). مرصع : برابر سر بت کله ای فروهشتندنگارکار به یاقوت و بافته به درر.فرخی.