نکوهشی


معنی انگلیسی:
deprecatory, remonstrant

مترادف ها

critical (صفت)
قطعی، بحرانی، انتقادی، منتقدانه، وخیم، نکوهشی

remonstrative (صفت)
نکوهشی

پیشنهاد کاربران

بپرس