نکول کردن. [ ن ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) امتناع کردن. اعراض نمودن. ( ناظم الاطباء ). خودداری کردن. سر باززدن. قبول نکردن : و لشکر مغول از طلب او نکول کردند. ( جهانگشای جوینی ). - نکول کردن برات یا حواله ؛ از پرداخت وجه آن سر باززدن. قبول نکردن آن. قبولی ننوشتن بر آن. نپرداختن آن را.
فرهنگ فارسی
امتناع کردن . اعراض نمودن . خود داری کردن . سرباز زدن .