نکوداشت. [ ن ِ ] ( مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) نکو داشتن. ( یادداشت مؤلف ). رعایت. تفقد. اعزاز. اکرام. رجوع به نکو داشتن شود : عالمی را به نکوداشت نگه دانی داشت مال خویش از قِبَل ِ داشت نداری تو نگاه.فرخی.