نکو نامی

لغت نامه دهخدا

نکونامی. [ ن ِ ] ( حامص مرکب ) حسن شهرت. ( یادداشت مؤلف ). نیکونامی. نیک نامی. رجوع به نکونام شود.

فرهنگ فارسی

نیک نامی : (( از شجر. شادمانی جز ثمر. نیکو نامی بچیند . ) )

پیشنهاد کاربران

بپرس